آرزوها و آمال

پدیدآوراعظم هاشمی

تاریخ انتشار1388/02/12

منبع مقاله

share 553 بازدید
آرزوها و آمال

اعظم هاشمي

يکي ازسئوالات اساسي ومهم که همواره ذهن انسان را به خود مشغول مي سازد اين است که آينده چه مي شود وچه حوادث ووقايعي درانتظار اوست آيا خورشيد ازشرق طلوع خواهدکرد ويا ازغرب ؟ انسان همواره به گذشته؛ حال؛وآينده خود مي انديشد به اعمالي که درگذشته انجام داده ونبايد انجام مي داد يا آنچه که انجام نداده وبايستي که انجام مي داد.
همواره مشغوليات افکار گذشته برروح وروان اواثرمي گذارد واوهمواره براي خود آرزوهايي درسر مي پروراند. به عقيده جوزف کندي : «انسان وقتي پيرمي شود که آرزوهاي خودرا ازدست داده باشد وديگر چيزي نداشته باشد که چونان آرزو بدان بينديشد . »
اما بسياري ازآرزوهاي او دست نيافتني ؛ بسياري غير معقول وحتي بعضي محال ونشدني است . اين آرزو است که انسان را به پيشرفت وامي دارد وبا رسيدن به آرزويي، آرزوي ديگر دردل مي پروراند اما اگر اين آرزوها محال ودست نيافتني باشد اثرات ناگواربرروح وروان او خواهد گذاشت با خود ياس ونااميدي وسقوط انسان را خواهد آورد . دراين تحقيق سعي براين شده است که با آرزو آشنا شويم بدانيم که ازچه سرچشمه مي گيرد چه ضرورتي دارد ؟ آيا بدون آرزو واميد امکان زندگي هست ؟ اميدواري ويا نااميدي هرکدام چه تاثيري برروان انسان مي گذارند ؟ آرزوهاي مفيد چه تفاوتي با آرزوهاي واهي وپوچ دارند؟ وچه راهي براي وصول به آرزوها مي باشد ؟

ضرورت آرزو وترک نااميدي:

سيد رضي( ره ): «همواره عزم مرا از خانه مذلت دور دارد و از شهري کوچم دهد و به شهر ديگر افکند. اگر پاي رسيدن به آرزو درميان نباشد ؛ ورود مرگ را خواستارم .»
همانگونه که انسان براي حيات به پوشاک وخوراک نيازمند است به اميد وآرزونيز محتاج مي باشد اگراميد وآرزو اززندگي اوحذف شود چراغ حياتش روبه خاموشي مي گرايد. درواقع آرزو واميد به عنوان يک محرک نيروبخش عمل مي کند . دردنياي مادي ما که انسانها هرروز با مشکلات روحي وموانع بيشتري برخوردارمي باشند تنهاعامل جلوبرنده اميد وآرزو مي باشد . کساني اين راه پرخطررا به سلامتي طي مي نمايند که نااميد نشوند . اهميت اين محرک درمورد انسانهايي که دچار افسردگي واختلال رواني گشته اند به خوبي نمايان است . درصورت نبود آرزو زندگي قابليت استمرار نخواهد داشت يا حداقل با سستي وتنبلي و رخوت همراه خواهدبود. زيرا دردنيايي بسرمي بريم که با انواع زشتيها ورنجها دست به گريبانيم پس به نيرويي عظيم براي مقابله محتاجيم .علي عليه السلام مي فرمايند:
« ثم ان الدنيا دارفناء وعناء وغير وعبر»
آري دنيا سراي نيستي ورنج ودگرگونيها وعبرتهاست .1
اولياء الهي نيزهمواره براي آينده اي که پيروانشان به تکامل بالاتري برسند فعاليت مي کردند . آن بزرگواران براي امت خويش آرزويي جزنيکي نداشتند. درمتون ديني روايات وآيات روشنگر قران کريم نيز انسانها ازنااميدي برحذر داشته شده اند .
پيامبراکرم صلي الله عليه واله مي فرمايند:
« الامل رحمةلامتي ولو لا الامل ما رضعت والدة ولدها ولا غرس غارس شجرا »
اميد مايه رحمت امت من است اگر نبود آرزو، هيچ مادري فرزندش را شيروهيچ باغباني درختي را پرورش نمي داد. 2
آنچه ازروايات اسلامي به دست مي آيد اين است که اميد ؛ رجا وخوف ازخدا بايد درنهايت کمال اما به صورت متعادل باشد . براثر عدم تعادل انسان ازيکي ازاين پرتگاهها به زمين مي خورد يا براثر غلبه خوف بررجا انسان نااميد مي گردد. يا براثر غلبه رجا برخوف او برتکرار معاصي جرات پيدا خواهدکرد وگناه مايه نااميدي ازرحمت حق مي باشد.
نکته مهم اين است که آرزومندي با عقل مندي منافاتي ندارد انسان هم مي تواند آرزوکند وهم براساس عقل عمل نمايد يعني آرزوي عاقلانه ومفيد داشته باشد اما هيچگاه نمي توان ضرورت آرزو را انکارکرد . آرزو حتي اگر خام باشد باعث ايجاد نشاط و شادابي درزندگي مي شود ودلسردي وياس مي رود پس آرزوي خام نيز بي فايده نمي باشد.
بطور کلي خداوند مهربان انسان را آزاد نهاده تا هرنوع آرزويي نمايد وبه کمک آن عمرش را به سوي تکامل سپري نمايد .

آثار اميدواري:

اميد وآرزو باعث ايجا انگيزه کاروفعاليت درانسانها مي شود وهدفي را براي آنها مشخص مي نمايد وبه دنبال فعاليت بيشتر، نشاط وشادابي بيشتر خواهدشد. ازانواع بيماريهاي رواني ازجمله ياس وافسردگي ازميان مي رود به جاي آن آرامش رواني حاصل مي گردد حتي بنابرنظريات پزشکان بسياري ازبيماريهاي جسمي نيز براثرافسردگي وعدم نشاط وشادابي درانسان ايجاد مي گرددبه عنوان مثال پزشکان به انسانهايي که دچار بيماريهاي لاعلاج باشند خنده ؛مسافرت ؛ فعاليت ورفت وآمد با ديگران وتفريحات سالم وورزش را تجويز مي نمايند تا هرچه بيشتر آنها را ازمحيط غم افزا ونااميدي دورنگه دارند.
انسان نه تنها براي رفع بيماريهاي روحي وجسمي مي تواند ازداروي اميد وآرزو استفاده نمايد بلکه وسيله اي براي به دست آوردن ساير نيازها نيز مي باشد زيرا با اميدواري کاروتلاش افزايش مي يابد وبا افزايش کار وتلاش حوائج شخص برآورده مي شود.
اميد وآرزو رحمتي ازجانب خداوند است كه به انسانها عطا شده تا هيچگاه ازتلاش بازنايستند واميد به بخشش داشته باشند . پيامبراکرم صلي الله عليه واله فرمودند:
« الامل رحمة لامتي »
آرزو رحمت خداست برامت من .3
علي عليه السلام در دعاي كميل ضرورت اميدواري به فضل ورحمت الهي را بيان مي فرمايد:
« ام کيف تولمه النار وهو يامل فضلک ورحمتک »
چگونه دربرمي گيرد اورا آتش درحاليکه او اميد واراست وآرزوي فضل ورحمت تورا دارد. 4

آثار نااميدي:

اينکه گفته مي شود نااميدي زشت وناروا است منظور نااميدي نسبت به رحمت بيکران هستي بخش وکسي است که شايستگي اميدواري داشته باشد وگرنه نااميدي ازمخلوقات حسن ونيکواست واميدواري به آنان نه تنها موجب پيشرفت انسان نمي گردد بلکه خداوند عظيم مي فرمايد که :
«وعزتي وجلالي ومجدي وارتفاعي علي عرشي لا قطعن کل من مومن من الناس غيري بالياس ولا کسونه ثوب العذلةعند الناس ... بيدي مفاتيح الابواب »
به عزت و جلالم و عظمتم و بلند مرتبگي من برعرش سوگند مي خورم که قطع مي کنم اميد هر مومني را که به مردم غير ازمن اميد بسته است وتبديل به ياس مي نمايم وبرلباس مذلت نزد مردم مي پوشانم .... زيرا که کليدهاي درها به دست من مي باشد .5
درواقع نااميدي ناشي ازوسوسه هاي شيطاني است که دردل فرد مي افتد وازاين محل بايد به خدا پناه برد که نيروي کار وتلاش را ازانسان مي گيرد واورا تبديل به موجودي منزوي وخانه نشين مي نمايد به د نبال آن شکستها ي پي درپي وفقر برايش حاصل مي گردد.
درعين حال نا اميدي خود نيز ازگناهان کبيره محسوب مي شود . ازسخنان ومواعظ امام رضا عليه السلام است که مي فرمايند :
« من الکبائر الياس من روح الله »
ازجمله گناهان کبيره ياس ونااميدي ازرحمت خداوند است .6
درآيات نوراني قران کريم آمده است که : به آن بندگانم که اسراف برنفس خود کردند بگو هرگز ازرحمت (نامنتهاي ) الهي نااميد مباشيد البته خدا همه گناهان شما را خواهد بخشيد که او خدائي بسيار آمرزنده ومهربان است.7

ويژگيهاي آرزو:

توجه به آرزوهاي شخصي، نامحدودي وگستردگي دامنه آرزوهاي مارا نشان مي دهد . انسان تا زماني که نفس دارد آرزو مي کند . يکي ازانديشمندان مي گويد : «طبيعت اميدهاي انسان را درهيچ حدود وثغوري محصور نساخته است وآرزوهاي بشري هرگز حدي نمي شناسد . »8
ازسوي ديگر بايد دايره اميدهايمان را محدود سازيم هرچيزي شايسته اميد داشتن نيست .
بشر هيچگاه ازآرزوي کامل شدن خسته نخواهد شد زماني رشته آرزو گسسته مي شود که مرگ اورا دربرگيرد امام رضا عليه السلام مي فرمايد :
« الاجل آفة الامل »
مرگ ازبين برنده آرزوهاست .9
آرزوها ازلحاظ دسته بندي به آرزوهاي کوتاه ومفيد وآرزوهاي دراز وپست تقسيم مي شوند. دسته اول باعث نشاط وشادابي وموفقيت هستند زيرا که ازواقعيات برخاسته اند ودسته دوم ازاوهام وخيالات انسان ناشي مي شود. ازجهت ديگر آرزوها يا دنيوي است يا معنوي .
آرزوهاي دنيوي هدف ازآنها رسيدن به همه مواهب دنيوي وبهره مندي هرچه بيشتر ازدنياست وآرزوهاي معنوي ازديدگاه ديني هدف ازآن رسيدن به کمال وابعاد مختلف انساني است. ابعاد اقتصادي ،اجتماعي ، فرهنگي اين آرزوها صادق است وازروح بلند او سرچشمه مي گيرد. عاملي براي حرکت وتلاش وجهاد وسير تکاملي است مثل اينکه انسان آرزو مي کند درعلم ودانش وتقوي وشخصيت وآبرو سرآمد جهانيان باشد ولي بسيار مي شود که اين آرزوها کاذب است ودرست برعکس آرزوهاي صادق مايه غفلت وبي خبري وعقب ماندگي است. مثل آرزوي رسيدن به عمر جاويدان ودراختيار گرفتن تمام اموال وثروتها وحکومت برهمه انسانها وموهومات ديگري ازاين قبيل . اين آرزوها انسان را زمين گير مي نمايد وبال پرواز او را به سوي ملکوت به زمين گره خواهد زد واورا نه تنها ازمعنويات وکمالات دورنگه مي دارد بلکه فرصت فکر کردن به آنها را نيز از انسان مي گيرد. اين بدان معني نمي باشد که انسان دست از تلاش براي آباداني دنياي خود بردارد بلکه منظور ما ازآرزوهاي پست دنيوي آرزوهايي است که به شدت انسان را علاقمند به زيورآلات دنيوي نمايد اورا پايبند کند بطوريکه فقط وفقط دنيا را قبله گاه خود قرار دهد درحاليکه انسان کمال طلب است ومي خواهد به حقيقت زندگي وبندگي دست يابد پس نبايد به زندگي چند روزه اين دنيا دل خوش کند. او به دنياي برتر وکامل تر مي انديشد وهدفش وصول به حق است .
مرغ باغ ملکوتم نيم ازعالم خاک *** چند روزي قفسي ساخته اند ازبدنم
پس آرزوها هم مثبت اند وهم منفي، هم بازدارنده اند هم مانع . ثانيا هرچه انسان جلوتر مي رود دامنه آرزوهايش گستره ترمي گردد مثل اينکه به خانه اي کوچک قناعت دارد اما کم کم آن خانه تبديل به منزل بزرگتر مي گردد يا اينکه مومن ابتدا ازمحرمات دوري مي کند وواجبات را عمل مي نمايد اما بعد به فکر دوري ازمکروهات مي افتد .
درروايات اسلامي مردم تشويق شده اند که به سراغ آرزوهاي خير بروند . درحديثي ازپيامبر صلي الله عليه واله آمده است :
« من تمني شيئا وهو الله عزوجل رضي لم يخرج من الدنيا حتي يعطاه »
کسي که تمنا ي چيزي کند که موجب رضاي خداست ازدنيا بيرون نمي رود مگر به آن برسد.10
وازبعضي روايات استفاده مي شود که هرگاه دردنيا به آن نرسد به ثواب وپاداش آن خواهد رسيد . خداوند نيز مي فرمايد :
« ام للانسان ما تمني . فلله الا خرة والاولي . »
آيا آنچه انسان تمني دارد وبه آن مي رسد . درحاليکه آخرت ودنيا ازآن خداست .11
علي عليه السلام نيز درمذمت خواهشهاي نفساني وتمنيات انسان مي فرمايند :
« يا دنيا يا دنيا اليک عني .... واملک حقير آه من قلة الزاد.» 12
اي دنيا اي دنيا ازمن دورباش که آرزوهايت ناچيز است آه ازکمي توشه راه .
به جهت وضوح تمايز ميان اميد وآرزو مثالي مي آوريم: اگر کسي تخم خوب انتخاب کند ودرزمين نرم آن را بکارد ودروقتش اورا آب دهد وآرزو کند واميد داشته باشد که محصول به دست آورد اين اميد است اما اگر کسي تخم بدي انتخاب کند ودرزمين سخت بيافشاند ودروقت نياز به او آب ندهد ولي آرزوي کشت محصول بسيار داشته باشد اين غرور وحماقت است . اگر تخم خوب درزمين نرم بکارد وليکن آب ندهد وانتظار باران داشته باشد درجايي که عادتا باران مي آيد اين آرزو وتمنا است .

بزرگترين آرزو:

اميد بستن به آنچه که درنزد خداي متعال است ، ازبزرگترين توفيقات انساني وبهترين آرزوهاست زيرا فقط آنچه نزد اوست باقي است وغير او فانيست .چنانکه درقران کريم آمده است :
« المال والبنون زينة الحيوة الدنيا والباقيات الصالحات خير عند ربک ثوابا وخير املا . »
گرچه مال وفرزند زينت زندگي دنياست اما اعمال صالح (همچون نماز، روزه ، ذکر ، صدقات وغيره که زينت سفر آخرت وتا ابد ماندگارند ) نيکوترين آرزوهاست .
چه کسي غير خدا ست که نيازهاي مارا به بهترين وجه برآورده سازد ؟ خداوند بلند مرتبه درسفارشي به موسي عليه السلام مي فرمايند :
« اي موسي سفارش مرا درچهار چيز حفظ کن .
■تا گناهان خودرا آمرزيده نداني به عيوب ديگران مپرداز. !
■تا گنجهاي من به پايان نرسيده ، غم روزي مخور. !
■تا سلطنت من برجاست ، به د يگران اميدوار مباش .!
■تا شيطان نمرده ، ازمکرش آسوده وغافل مشو.!» 13
آنچه ابدي وجاودان است نزد خداست .انسان مي خواهد ياد ونامش همواره جاودان بماند پس بايد به سوي خداي هستي بخش صعود نمايد وازهرچه غير اوست ببرد زيرا غير او نابود شدني ومحکوم به نيستي است .
معصوم عليه السلام مي فرمايد :
« هذا مقام من لا امل له سواک »
اين مقام کسي است که آرزويي جز تو ندارد.» 14
اميد به رحمت الهي وحرکت براي رسيدن به او ارزشي بس والا دارد .
چنانکه ازفرمايش امام حسن عسگري عليه السلام به دست مي آيد که مي فرمايند :
« اذا توجه المومن الي مصلاه ليصلي قال الله عزوجل لملائکة يا ملائکتي الا ترون الي عبدي هذا قد انقطع عن جميع الخلائق الي وامل رحمتي وجودي ورافتي »
زمانيکه توجه کند نمازگزار براي نماز به سوي مکان نمازش خدا وند بلند مرتبه به ملائکه اش مي فرمايد : اي ملائکه من، آيا نمي بينيد بنده ام را که به تحقيق بريده ازهمه خلائق به سوي من واميد وار است به رحمت من وبخشش ومهرباني من . 15
درآيات نوراني کلام ا... نيز هموار بيان شده است که خداوند رحمت وفضل خودرا ازکساني که به او کافرگرديده اند وغير اورا براو ترجيح ميدهند قلع مي نمايد وآنها را به حال خود وامي گذارد .
«ذرهم وياکلوا ويتمتعوا ويلههم الامل فسوف يعلمون. »
اما اي رسول ما اين کافران را به خورد وخواب طبيعت ولذت حيواني واگذار تا آمال و اوهام دنيوي آنان را غافل گرداند تا نتيجه اين کامراني بيهوده را بزودي بيابند. 16
معصوم عليه السلام مي فرمايند :
« فکانت النيات کشترکه اي بين الله وبين ما ياملون عن الشهوات غير خالصه له تعالي وحسناتهم مقتسمة بين تعالي وبين تلک الشهوات. »
نيات انسانها مشترک ميان خداوند وميان آن چيزي است که به آن اميدوارند ازشهوات غير خالص براي خداي تعالي وحسنات اعمالشان نيز تقسيم مي شود ميان خداوند وآن شهوات.17
اين درحالي است که خداو ند مي فرمايد :
« لوان المدبرون کيف اشتياقي بهم لماتوا شوقا »
اگر آنان که ازمن روي برگرداندند مي دانستند که چه اشتياقي به آنان داشتم ازشوق جان مي دادند .
ازسوي ديگر دربسياري ازمتون ادبي وسخنان بزرگان آمده است که بزرگترين آرزوي اهل شيعه بايستي وصال ياروديدار دوست باشد وآن اميد وانتظاري جز اميد رسيدن به زمان موعود وظهور نمي باشد آنگونه که اين آرزو ازسرآمد آرزوهاي حجت خداوند نيز مي باشد چنانکه دردعاي افتتاح مي خوانيم که :
«اللهم صل علي ولي امرک القائم المومل »
درود فرست برولي امرت قائم آرزومند .18
شهيد مطهري (ره) دراين باره مي فرمايد : « اميد وآرزوي تحقق اين نويد کلي جهاني – انساني درزبان روايات اسلامي « انتظار فرج » خوانده شده است و« عبادت » بلکه « افضل عباداتها » شمرده شده است .»19
اصل انتظار فرج يعني توقع گشايش داشتن ازيک اصل کلي اسلامي وقراني ديگر استنتاج مي شود وآن اصل « حرام بودن نااميدي ازرحمت خداوند است .» 20
آنچه باعث محقق شدن اين آرزوي بزرگ مي گردد خود سازي فردي وکمک به ديگران براي خود سازي ودورنگهداشتن جامعه ازفساد مي باشد .21

پي نوشتها:

1- فرهنگ آفتاب (فرهنگ تفصيلي مفاهيم نهج البلاغه – ج7 –ص3586
2- بحارالانوار- ج77-ص173
3- همان
4- مفاتيح الجنان –ص87
5- وسائل الشيعه –ج15-ص214-با ب عدم جواز تعلق الرجاء والامل
6- تحف العقول – سخنان ومواعظ امام رضا عليه السلام
7- قران –سوره زمر –آيه 53
8- کند ورسه
9- اعلام الدين ص 308
10- بحارالانوار –ج71-ص 261باب ثواب نفي الخيرات
11- قران –سوره نجم –آيه 24-26
12- نهج البلاغه –حکمت 77
13- اميد وآرزو ازديدگاه قران وعترت ص72
14- اقبال ص 387
15- مستدرک – ج3-ص77
16- قران –سوره حجر –آيه 3
17- بحارالانوار ج14- ص 479
18- منتخب مفاتيح الجنان – ص 261
19- کمال الدين – شيخ صدوق – ج1- ص287-ح6
20- ر-ک- سوره يوسف – آيه 87
21- ر.ك. حديث زندگي 15 ص61

مقالات مشابه

نقد و بررسي ديدگاه مفسران در توصيف انسان به هلوع در آية 19 سوره معارج

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهمحمد نقیب‌زاده, امیررضا اشرفی, محمدحسین شیرافکن

واكنش هاي انسان در برابر نقمت ها در قرآن

نام نشریهمشكوة

نام نویسندهزینب روستایی, زهرا انصاری

بررسی و تبیین مفهوم «انسان متعالی» از منظر قرآن کریم

نام نشریهپژوهشنامه معارف قرآنی

نام نویسندهرضا علی نوروزی, هاجر کوهی اصفهانی

الگوی انگیزش انسان در سازمان از دیدگاه قرآن کریم

نام نشریهدوفصلنامه مدیریت اسلامی

نام نویسندهمجتبی اسکندری, سیامک احمدنیا آلاشتی, ابوالفضل محمدی, محمد بازرگانی