share
1399/10/14
شریف لکزایی تشریح کرد
چرایی و دلایل مقاومت در نگاه تفسیری امام موسی صدر

دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی گفت:امام موسی صدر با تأسیس جنبش أمل به عنوان سرسلسلۀ حلقۀ مقاومت در منطقه به شمار می ‌آید و می‌توان گفت امام مقاومت است.

به گزارش پرتال جامع علوم و معارف قرآن به نقل از خبرنگار مهر،  هم اندیشی علمی «مقاومت امت محور» به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد که در این مراسم شریف لک‌زایی، دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی هم سخنرانی کرد. مطلبی که در ادامه می‌خوانید، متن سخنان وی در این نشست است.
امام موسی صدر در مباحث تفسیری قرآن کریم خود در تفسیر آیۀ ۱۹۵ سورۀ بقره نکات مهمی طرح کرده است که به نظر بتوان آغازین نقطه‌های نظریه مقاومت قرار داد. خداوند در این آیه می‌فرماید: «و أنفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم إالی التهلکه و أحسنوا إن الله یحب المحسنین». آیه از سه بخش تشکیل شده است: در بخش نخست امر به انفاق در راه خدا شده است؛ در بخش دوم تأکید و تصریح شده است که خویشتن را با دست خویش به هلاکت میندازید؛ و آخرین بخش آیه که در امر به احسان و نیکوکاری شده و تصریح شده است که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.

این که چگونه این سه بخش در کنار هم و به صورت منسجم مورد تفسیر قرار گیرند به نظر مسألۀ غامضی است که برخی از مفسران را نیز به اشتباه انداخته است. از این رو برخی مفسران گویا از این آیه استنباط کرده اند که ورود به جنگ موجب هلاکت انسان می‌شود. بنابراین حکم به ممنوعیت ورود به جنگ و دفاع و جهاد داده‌اند. این در حالی است که امام موسی صدر بر این نظر است که این تفسیر با توجه به این که این آیه در ضمن آیات جهاد و دفاع از نفس نازل شده است یک تفسیر عجیب از آیه است که با مفاد آنچه قبل از آن در آیات پیشین اشاره شده است همخوانی ندارد. در نتیجه مراد از بخش دوم آیه لزوماً کنارگیری از جنگ و دفاع و مقاومت نیست بلکه این بخش نیز در امتداد دیگر آیات پیشین در راستای حفظ و حراست از نفس و در ادامۀ آیات و در تکمیل آیات است. بنابراین پرسش این است که تفسیر صحیح این آیه چیست که هم شامل انفاق بشود، و هم با توجه به صریح آیه، انسان خود را به هلاکت نیندازد، و هم احسان رخ بنماید تا در نتیجۀ آن خداوند نیکوکاران را دوست بدارد؟
امام صدر در تفسیر آیه می‌گوید انفاق مورد اشاره در آیه امری یک کلی است. درواقع انفاق، وجوه مختلفی مانند انفاق مال، مقام، تجربه، علم و … دارد و یک وجه بسیار مهم آن در اینجا انفاق نفس است. به تعبیر صدر، بخشش نفس در راه خدا، برترین نوع انفاق است. بنابراین برخلاف دیدگاه مقابل، دوری از هلاکت «همانا جهاد و دلیرانه به استقبال مرگ در راه خدا رفتن است، نه در خانه نشستن و امتناع ورزیدن از دفاع از خویشتن و از امت. این گونه است که دفاع را جوهرۀ احسان و جوهرۀ رد تهاجم و جوهرۀ تقوا و انفاق در راه خدا می‌دانیم» (گام به گام با امام، ج ۱۰، ص ۴۶). انفاق جان در راه خدا درواقع انفاق همه چیز خود و شهادت را در آغوش گرفتن است که خداوند آن را سبب بخشش همۀ گناهان به شمار آورده است. به تعبیر صدر، «انفاق در شکل کامل خود، انفاق نفس در راه خداست» (همان، ص ۴۵).
صدر در تفسیر خود جملۀ «ولاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکه» را نتیجۀ جمله نخست یعنی «أنفقوا فی سبیل الله» به شمار آورده است و از این رو بر این نظر است که انفاق در راه خدا مانع به هلاکت انداختن نفس است. به این معنا که در برخی مواقع برای این که انسان و جامعه در هلاکت نیفتد و مورد تعدی و تجاوز قرار نگیرد باید از جان خود مایه گذارد و با شهادت طلبی و دفاع و جهاد از خود و جامعه و کرامت انسانی دفاع نماید تا مورد ظلم و ستم واقع نشود. بنابراین چنین تفسیری می‌تواند ارتباط منطقی‌تری میان اجزای سه گانۀ آیه مذکور برقرار نماید.
دلیل ارائه شده از سوی صدر برای این تفسیر جالب قابل توجه و منطقی است. ایشان تصریح می‌کند: «اگر ما از جهاد سرباز زنیم، به ظالمان امکان تسلط بر خود را داده ایم. آن گاه در هلاکت دائم افتاده ایم. اما اگر نفس خود را در راه خدا انفاق کنیم، خود را از خطر هلاکت دور کرده ایم، چرا که با شهادت به زندگی ابدی راه یافته ایم و مرگ و هلاکت و ذلت ابدی را از امت دور کرده ایم» (همان، ص ۴۵). این تفسیر نمی‌گوید انسان برای نجات جان خویش و جلوگیری از هلاکت وارد دفاع و جهاد و مقاومت نشود بلکه بر آن است که با ورود به میدان نبرد از تسلط بر خود و جامعه جلوگیری نماید.
بنابراین این آیه که در ذیل آیات ۱۹۰ سورۀ بقره آمده است درواقع در ضمن و ذیل آیاتی است که درباره جنگ و دفاع از کیان و شرف و کرامت انسان و جامعۀ انسانی نازل شده است. این آیات تأکید دارد که کرامت حقیقی، برای انسان است. از این رو کرامت انسان در این است که در مواقعی از جان خود مایه گذارد و جان خویش را در راه خدا اهدا نماید و شهادت در راه خدا را در آغاوش بگیرد.
با چنین تفسیری از آیه می‌توان گفت که دلایل و چرایی مقاومت و دفاع و وجوب جنگ در مواقعی که کرامت انسان با خطر رو به رو است، آشکار می‌شود. از این رو می‌توان گفت که سردار حاج قاسم سلیمانی در تمام عمرش از جوانی و از سال‌های دفاع مقدس تا زمان شهادت، در راه خدا و حفاظت از امت به جهاد و مقاومت پرداخت تا نفس‌ها و جان‌های زیادی از امت به هلاکت نیفتند و کرامت انسان مخدوش نشود. این انفاق جان در راه خدا و امت به تعبیر صدر با جملۀ دل انگیز پایانی آیه یعنی احسان هم مرتبط می‌شود و درواقع دفاع، جوهرۀ احسان و جوهرۀ رد تهاجم و جوهرۀ تقوا و انفاق در راه خدا به شمار می‌آید.
در هر حال صدر در تفسیر آیۀ مذکور به نکات مهمی اشاره کرده است که می‌توان گفت پایه‌ها و هسته‌های مقاومت را در لبنان و منطقه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شکل داده است. درواقع صدر در آیۀ مذکور با نقد دیدگاه برخی محققان در تفسیر آیه که نباید با ورود به جهاد و جنگ خود را به هلاکت بیندازند، بر این نظر است که جنگ در هر صورتی ناپسند نیست بلکه در پاره‌ای از شرایط که کرامت و کیان و شرافت امت در خطر باشد باید به استقبال جنگ و جهاد و دفاع و مقاومت رفت و به انفاق نفس به عنوان برترین انفاق اقدام کرد تا از هلاکت خود و جامعه و امت جلوگیری شود.
با این نگاه نباید در مقابل ظلم و ظالمان صبر کرد تا کرامت انسان پایمال شود. از این رو است که جهاد و مقاومت در مقابل ظلم و ستم بر هر امر دیگری ترجیح دارد بر نشستن و تعطیلی جهاد و دفاع و مقاومت. این نگاه، ریشه‌های قرآنی اندیشۀ مقاومت و دفاع را به ما یادآور می‌شود. چنین تفسیری به پیوند میان تمامی جریان‌های مقاومت نیز منتهی می‌شود؛ زیرا خواست واقعی همۀ این جریان‌ها عدم تحل ظلم و ستم و از بین رفتن کرامت انسان و امت انسانی است. البته این مقاومت و دفاع مبتنی بر خرد و حکمت و برخواسته از آموزه‌های قرآنی است. چنین نگاهی همچنین نشان دهندۀ نگاه تمدنی امام موسی صدر است که در پی پاسخ به نیازهای انسانی است. این نیازها که برخواسته از کرامت انسانی است، فرازمانی و فرامکانی است و امکان حرکت به سمت تمدن را که مورد تأکید امام موسی صدر است نیز فراهم می‌سازد. بنابراین اگر مقاومت و دفاع شکل نگیرد، اولاً پاسخ به نیازهای انسان ممکن نیست و ثانیاً تأسیس و احیای تمدن اسلامی نیز ممکن نیست.
به نظر می‌رسد اندیشه و روح مقاومت در تفسیر این آیه در کلام امام صدر جاری است که خود به عنوان یک رهبر دینی به تأسیس هسته‌های مقاومت در دورۀ معاصر اقدام کرده است. امام موسی صدر با تأسیس جنبش أمل به عنوان سرسلسلۀ حلقۀ مقاومت در منطقه به شمار می‌آید و می‌توان گفت امام مقاومت است و شهید حاج قاسم سلیمانی نمونۀ اعلای فرمانده تراز مقاومت انقلاب اسلامی است.

یادداشت را با دعای امام موسی صدر در پایان نگاه تفسیری خود بر این آیه به پایان می‌برم:
«از خداوند می‌خواهیم نفسمان و همۀ دارایی‌مان را در راه او انفاق کنیم تا خود را از خطر ذلت و امت‌مان را از خطر مرگ تدریجی و ذلت برهانیم. درود بر همۀ عزیزان و جوانانی که نفس خویش را در راه خدا انفاق می‌کنند و خطر هلاکت را از ما و خود دور می‌کنند. آنان از احسان کنندگان هستند و خداوند احسان کنندگان را دوست دارد» (همان، ص ۴۶).