باورهاى دينى و آزادى انتخاب‏

پدیدآوریعقوب جعفری

نشریهمكتب اسلام

شماره نشریه2

تاریخ انتشار1388/10/14

منبع مقاله

share 993 بازدید
باورهاى دينى و آزادى انتخاب‏

يعقوب جعفرى‏
معارف قرآنى (11)

لا اِكْراهَ فِى الدّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمُ* اللَّهُ وَلِىُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِيآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ اِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ.(سوره بقره آيات 256 - 257)
:«اجبار و اكراهى در دين نيست. هدايت از گمراهى مشخص شده، پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان بياورد، پس او به محكمترين دستگيره چنگ زده كه پاره شدنى براى آن نيست و خدا شنوا و داناست. خدا سرور كسانى است كه ايمان آورده‏اند. آنها را از تاريكيها به سوى روشنايى مى‏برد و كسانى كه كافر شدند، دوستان آنها طاغوت است كه آنها را از روشنايى به سوى تاريكيها مى‏برند. اينها اهل آتش هستند و در آن جاويدانند».
جايگاه ايمان و اعتقاد و باورهاى دينى در وجود انسان، قلب و روح انسان است و شك نيست كه فشار خارجى و زور و اجبار، راهى در آنجا ندارد و ممكن نيست كسى را به داشتن يك اعتقاد مجبور كرد. اين آيه در صدد بيان همين حقيقت است و براى كسانى كه مى‏پنداشتند كه با زور و تهديد مى‏توان كسى را وادار به قبول يك عقيده كرد، تذكر مى‏دهد كه دين يك امر قلبى و باطنى است و زور و تهديد در آن راهى ندارد و انسان بايد با عقل و درك خود و با توجه به دلائل و حجتها، دينى را باور كند. البته ممكن است كه اين دليل سست و بى‏پايه باشد مانند استدلال به اينكه چون پدران ما اين عقيده را داشتند ما نيز اين عقيده را داريم، ولى به هر حال اين هم براى خود دليلى است و مى‏تواند معيار و ملاك انتخاب باشد.
آنچه مسلم است اين است كه بشر در انتخاب دين آزاد است و باورهاى دينى را نمى‏توان با زور و شلاق به كسى تحميل كرد هر چند كه گاهى شرايط محيط و جامعه طورى است كه انسان فرصت انديشيدن درباره باورهاى خود را ندارد و كاملاً پيرو محيطى است كه در آن زندگى مى‏كند ولى بايد توجه داشت كه اين خود، ناشى از علاقه‏اى است كه شخص به سنتهاى قومى خود دارد و اين علاقه معيارى براى انتخاب سريع شخص مى‏شود و در عين حال الزام آور نيست و هيچ كس مجبور به پذيرش باورهاى جامعه خود نيست و ممكن است كه عوامل مختلفى در شخص اثر بگذارد و او انتخاب خود را عوض كند.
قرآن كريم در عين حال كه از اين حقيقت مسلم خبر مى‏دهد، دليل آن را هم بيان مى‏كند و آن اينكه راه از بيراهه و هدايت از گمراهى مشخص شده‏است و با آمدن پيامبران الهى و وجود عقل و انديشه در بشر، دين حق براى همه شناخته شده است و بشر با اندكى توجه و تعقل و تدبر مى‏تواند راه درست را تشخيص بدهد و دين حق را پيدا كند منتهى گاهى نيروهايى سد راه انسان مى‏شوند و مانع تشخيص درست افراد مى‏گردند كه در اين صورت پيامبران وظيفه دارند كه با آن نيروها مبارزه كنند و موانع سعادت را از سر راه انسانها بردارند اين مبارزه ممكن است از راه تبليغ و ارشاد باشد و ممكن است حتى از طريق جنگ باشد.
پيامبران هيچ گاه به وسيله جنگ دين را تحميل نمى‏كنند، بلكه اگر جنگى اتفاق مى‏افتد، براى برطرف كردن موانع و نيروهاى شيطانى از سر راه توده‏هاى مردم است تا زمينه براى انديشيدن درست آنها فراهم شود و آنها بتوانند آگاهانه دين حق را پيدا كنند و به آن ايمان بياورند.
در ادامه آيه، سرنوشت و عاقبت سعادتبار كسانى را كه با انتخاب درست ، دين خدا را فرا چنگ مى‏آورند، بيان مى‏كند و مى‏فرمايد: كسى كه به طاغوت كافر شود و به خدا ايمان بياورد، به دستگيره محكمى چنگ زده كه هرگز قطع نمى‏شود.
طبق اين بيان، ايمان محكمى كه انسان را نجات مى‏دهد دو مرحله دارد: مرحله اول كفر به طاغوت است و مرحله دوم ايمان به خدا. منظور از طاغوت تمام نيروهايى است كه در مقابل حق صف بسته‏اند و سد راه انسانها در رسيدن به دين حق هستند مانند شيطان و افراد طغيانگرى كه يا به جهت كج‏انديشى و يا به جهت جاه‏طلبى و سودجويى، انسانها را از رسيدن به دين حق منع مى‏كنند و همچنين تمام معبودهاى دروغين. اين نيروها دربرابر حق طغيان كرده‏اند و لذا به آنها «طاغوت» گفته مى‏شود. فرد مؤمن در درجه اول بايد تمام آنها را نفى كند و خود را از قيد آنها آزاد سازد و در درجه دوم چون بيگانه را از خانه دل دور كرد، ايمان به خدا بياورد و خانه دل را در بست در اختيار خدا بگذارد. در چنين صورتى است كه كارى عظيم كرده و به محكمترين دستگيره چنگ زده كه زوال و نابودى ندارد. او نيروى اندك خود را به نيروى بى‏پايان الهى متصل كرده و به كمال مطلق پيوسته است.
درپايان، آيه از دو صفت خداوند ياد مى‏كند و اينكه او شنوا و داناست. آنچه را كه مى‏گويند مى‏شنود و آنچه را كه در دل دارند مى‏داند و براى او به خوبى روشن است كه چه كسى ايمان واقعى دارد و چه كسى از نور ايمان خالى است.
اين آيه نظير آيه ديگرى از قرآن است كه مى‏فرمايد:
وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لآمَنَ مَنْ فِى الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أفاَنْتَ تُكْرِهُ النّاسَ حَتّى‏ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»(1).
و اگر پروردگار تو مى‏خواست، البته همه كسانى كه در زمين هستند، ايمان مى‏آوردند، پس آيا تو مردم را مجبور مى‏كنى كه مؤمن باشند؟
طبق اين آيه، خداوند به حكمت خود نخواست كه همه مردم را خواه و ناخواه و به ناچار مؤمن كند و هر كسى بايد با ميل و رغبت خود مؤمن شود و از پيامبر مى‏پرسد كه تو مى‏خواهى مردم را مجبور به ايمان كنى؟ در حالى كه چنين چيزى امكان ندارد.
با توجه به اين آيات و آيات مشابه ديگر، بى‏پايگى سخنان كسانى كه اسلام را دين شمشير و زور قلمداد كرده‏اند به خوبى روشن مى‏شود. زيرا از نظر قرآن چنين چيزى امكان پذير نيست و مردم بايد از روى ميل و اراده خود ايمان بياورند و اگر اسلام شمشيرى كشيده، فقط براى دفاع از كيان خود و نيز براى از بين بردن نيروهايى بود كه سدّ راه سعادت مردم بوده‏اند، اسلام اين موانع را در جامعه‏هايى كه به آنها دسترسى پيدا كرد، از بين برد تا مردم بتوانند آزادانه دين خدا را انتخاب كنند و در عين حال مجبور نبودند ولذا كسانى از آنها مسلمان نشدند و اسلام كارى به كار آنها نداشت منتهى از آنها جزيه مى‏گرفت تا از آنها دفاع كند و آنها آزادانه در جامعه اسلامى دين خود را حفظ كنند.
قرآن كريم پس از تأكيد بر آزادى انسان در انتخاب عقيده، در ادامه سخن، سرانجام هر دو گروهى را كه با استفاده از آزادى خود راه خدا و يا راه شيطان را برگزيده‏اند، بيان مى‏كند: از ديدگاه اين آيه، افرادى كه به خدا ايمان آورده‏اند، براى خود سرور و ياور و سرپرستى دارند و افرادى كه كافر شده‏اند نيز براى خود دوستان و سرورانى دارند. سرور و ياور مؤمنان، خداست كه آنها را از تاريكيها و گمراهيها نجات مى‏دهد و به سوى نور مى‏برد، نور هدايت و راهيابى كه مؤمنان همواره با آن زندگى مى‏كنند. ولى دوست و سرور كافران همان طاغوت است كه در تفسير آيه پيش ذكر آن گذشت يعنى طغيانگرانى چون شيطان و يا معبودهاى دروغين و افراد طغيانگرى كه سدّ راه ايمان مردم هستند، اينها دوستان كافرانند و نتيجه اين دوستى آن است كه آنها را از نور ايمان به سوى تاريكيهاى جهل و ضلالت مى‏برند و آنان در روز قيامت وارد جهنم خواهند شد و در آن جاويدان خواهند بود.
تشبيه ايمان به نور و كفر به تاريكى ، تشبيه بسيار جالبى است زيرا نور خواصى دارد كه ايمان هم همان خواص را دارد. بعضى از خواص نور ظاهرى، عبارت است از اينكه نور، باعث رشد و نموّ گلها و گياهان مى‏شود، نور سرعتى فوق‏العاده دارد (در هر ثانيه سيصدهزار كيلومتر) و نور عامل تشخيص راه از چاه و دوست از دشمن و تشخيص چهره‏ها و قيافه‏هاست كه در تاريكى تشخيص داده نمى‏شود. عين همين خواص در ايمان به خدا هم وجود دارد: ايمان به خدا باعث رشد و شكوفايى استعدادهاى مؤمنان مى‏شود و آنان را با سرعتى هرچه تمامتر به سوى كمال و خوشبختى مى‏برد و باعث تشخيص حق از باطل و صلاح از فساد مى‏گردد. ايمان نور است و مؤمن از اين نور بهره مى‏برد و اين در حالى است كه كافر در ظلمت به سر مى‏برد و از اينهمه خواص و آثار نور ايمان، بى‏بهره است.
در پايان، توجه خوانندگان محترم را به دو روايت جلب مى‏كنيم:
1 - در بعضى از روايات «عروةالوثقى» به ايمان و يا حب اهل بيت پيامبر و يا ائمه و يا اميرالمؤمنين(ع) تفسير شده است.
(كنز الدقائق، ج 1، ص‏612 - 615).
همه اينها به معناى واحدى بازگشت مى‏كند و آن ايمان به خدا و آن چيزى است كه رسول خدا از جانب خدا آورده است.
2 - عن على بن ابيطالب (ع) قال: المؤمن ينقلب فى خمسة من النور مدخله نور و مخرجه نور و علمه نور و كلامه نور و منظره يوم القيامة نور.
(الخصال، ص 277).
امير المؤمنين(ع) فرمود: مؤمن در پنج نور حركت مى‏كند، محل ورود او نور است و محل خروج او نور است و علم او نور است و كلام او نور است و ديدگاه او در روز قيامت نور است.
1) يونس: 99.

مقالات مشابه

عوامل مؤثر بر تکوین نگرش ایمانی در قرآن کریم با رویکرد روان‌شناسی اجتماعی

نام نشریهپژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن

نام نویسندهمهدی ایزدی, سیدسجاد طباطبائی‌نژاد, سیدمحمدرضا رضازاده

ظرفیت سنجی منطق فازی و پلورالیسم دینی در تبیین مفهوم «ایمان» در قرآن

نام نشریهعلوم قرآن و حدیث

نام نویسندهموسی‌الرضا شمسیه زاهدی, ابوالقاسم عارف‌نژاد

ایمان موهبتی از منظر آیات و روایات

نام نشریهتحقیقات کلامی

نام نویسندهسیدمحمود موسوی, رسول احمدی

جایگاه و آثار باور به خدا در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و روایات

نام نشریهپژوهش نامه معارف قرآنی

نام نویسندهعنایت‌الله شریفی, محمدحسین خوانین‌زاده, محمد فاضل‌نیا

نگرشی به معنای ایمان در قرآن کریم

نام نشریهبلاغ مبین

نام نویسندهمحمد کاظم طاهری

مراتب ایمان از منظر علامه طباطبایی

نام نشریهپژوهش نامه قرآن و حدیث

نام نویسندهعزیزالله افشار کرمانی

تحلیل معناشناختی مفهوم قرآنی «ایمان» با تأکید بر آرای متکلّمان مسلمان

نام نشریهآیین حکمت

نام نویسندههادی صادقی, مرتضی حبیبی سی‌سرا, سیدقاسم صفری

پیوند ایمان و محبت در قرآن و عرفان

نام نشریهبینات

نام نویسندهنسرین حسینی کاشانی

رابطه ايمان و معرفت از ديدگاه علّامه طباطبائى با محوريت تفسير الميزان

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهامرالله قلی‌زاده, محمد جعفری